به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه در نوشتاری به جایگاه شهید حاج قاسم سلیمانی پرداخت که متن آن بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنهُم مَن قَضی ٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا»
در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستادهاند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.
امروز دومین سالگرد شهادت سپهبد پاسدار مجاهد مخلص شهید حاج قاسم سلیمانی است؛ شهادتی که برای او تعالی و برای ما دردی سوزناک بوده و هست.
حاج قاسمی که خود را سرباز ولایت نامید. سربازی او در کنار فرماندهی اش، مدلی از حکمرانی نظامی را تعلیم داد. مدل حکمرانی شبکه ای؛ نه حکمرانی هرمی که در اتاق فرماندهی بنشیند و سلسله وار دستور دهد و یا اینکه در میدان باشد؛ اما فاقد استراتژی و تنظیم گری.
حاج قاسم از قدرت استراتژی نظامی بالایی برخوردار بود؛ لکن راهبردی را با تنظیم گری و خدمات میدانی جمع میکرد و سربازی میدان را با رهبری نظامی توأمان داشت؛ این مدل یعنی حکمرانی شبکه ای مقاومت.
حاج قاسم با این مدل حکمرانی توانست اختاپوسهای داعشی را نابود کند و آمریکای جنایتکار را به زانو بنشاند.
حکمرانی شبکه ای سید الشهدای مقاومت از روح توحید نظری و تقوای عملی برخوردار بود.
این مدل درس بزرگی برای درمان وضع موجود اداره اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی کشور است.
کشور ما بیش از صد شورای عالی دارد که تنها به سیاستگذاری بسنده میکنند؛ نه حکمرانی و گاه هم بین حکمرانی و حکومت داری خلط میکنند و میخواهند به جای قوای سه گانه عمل کنند و باعث آشفتگی میشوند.
حکمرانی شبکه ای را باید از شهید حاج قاسم سلیمانی آموخت و دانست که بهترین الگو برای مقابله با اختاپوسهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی کشور است.
متأسفانه دو جریان اصول گرایی و اصلاح طلبی در کشور که به ظاهر ترکیبی از احزاب مصوب وزارت کشور هستند، تبدیل به باند (به تعبیر شهید بهشتی) شده اند که نه اساس نامه و مرام نامهای دارند و نه سازمان و تشکیلات و برنامه عملیاتی و تنها به بیانیههایی میپردازند که منتهی به حمایت از اختاپوسهای خون آشام موجود خواهد بود؛ حمایتی در پوسته ظاهری از ولایت مداری و مردم سالاری؛ اما در واقع ولایت گریزی و مردم ستیزی.
شهید سلیمانی با عقلانیت انقلابی، دانش نافع و عقل جمعی از همه جریانهای سیاسی، استراتژی توحیدی، تدبیر عملیاتی شرعی، میدان داری مردمی، عواطف انسانی و روح الهی و معنوی و ولایت مداری و مردم سالاری واقعی در حکمرانی حکمی شبکه ای مقاومت بین المللی توفیق یافت.
این همان مکتب سلیمانی برگرفته از منظومه فکری و اجتماعی خمینی کبیر و خامنه ای عزیز است.
امیدوارم تا دیر نشده است مردم را دریابیم؛ مردم مؤمن ولایی پابرهنه کوخ نشین دردمندی که دیدن گرفتاری آنها، قلب هر انسانی را به درد میآورد.
خداوندا توفیق خدمت به محرومان و درک حکمرانی حکمی شبکه ای را به مسئولان کشور عنایت فرما و توفیق جهاد خالصانه و شهادت فی سبیل الله را نصیب مساکینت مرحمت نما.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
عبدالحسین خسروپناه دزفولی
طلبه حوزه علمیه قم
۱۳ دی ۱۴۰۰
دومین سالگرد شهادت سردار دلها